کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نُقل و نبات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
نقل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] naql ۱. جابهجا کردن چیزی؛ از جایی به جای دیگر بردن.۲. سخنی را که از کسی شنیده شده برای دیگری بیان کردن.۳. (اسم) سخن؛ حرف.۴. ترجمه.
-
جستوجو در متن
-
شکرریز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [سنسکریت. فارسی] šekarriz ۱. کسی که قند و نقل و نبات میسازد.۲. [مجاز] شیرینگفتار.۳. سخن شیرین و فصیح.۴. [مجاز] لب معشوق.