کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نمکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نمکی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به نمک) namaki ۱. بانمک؛ نمکدار: غذای نمکی.۲. (صفت نسبی) [عامیانه، مجاز] ملیح؛ زیبا.
-
جستوجو در متن
-
استات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: acétate] (شیمی) 'asetāt نمکی که از اسیداستیک حاصل میشود.
-
بیکربنات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: bicarbonate] (شیمی) bikarbonāt نمک اسیدکربنیک و مخصوصاً نمکی که اساس آن سدیم باشد.
-
سولفات دوسود
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: sulfate de soude] (شیمی) sulfātdosud نمکی متبلور، سفیدرنگ، شور و تلخ که در آب حل میشود و در طب به عنوان مسهل به کار میرود؛ سولفات سدیم.
-
سولفات دومنیزی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: sulfate de magnesim] (شیمی) sulfātdomanyazi نمکی تلخ مزه که از آب دریا و بعضی آبهای معدنی به دست میآید و در طب به عنوان مسهل به کار میرود؛ سولفات منیزیم؛ نمکفرنگی.
-
سولفات دوزنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: sulfate de zinc] (شیمی) sulfātdozang نمکی شبیه خرده نبات که از ترکیب آب و روی با جوهر گوگرد بهدست میآید و در پزشکی برای معالجه چشمدرد و بند آوردن خون به کار میرود؛ سولفات روی.
-
کات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (شیمی) kāt = = کات کبود= کات کبود: (شیمی) نمکی آبیرنگ، در آب حل میشود و آن را آبیرنگ میکند. برای رنگ کردن پارچه و دفع آفات گندم و تاک بهطور محلول استعمال میشود؛ سولفات مس؛ سولفات دوکوئیور؛ زاج کبود.