کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نماز پیشین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دست نماز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) dastnamāz شستوشوی دستورو به ترتیب مخصوص برای نماز خواندن؛ وضو.
-
بی نماز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) binamāz ۱. کسی که نماز نخواند.۲. [عامیانه] حائض.
-
پیش نماز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] pišnamāz ۱. امام جماعت.۲. کسی که نماز بخواند و دیگران به او اقتدا کنند.
-
جستوجو در متن
-
پیشینگاه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹پیشینگه، پیشینگهان› [قدیمی] pišingāh وقت نماز ظهر؛ وقت نماز پیشین؛ ظهر.