کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نقرس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نقرس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (پزشکی) neqres ورم، آماس، و درد شدید که غالباً در اثر پرخوری و حرکت نکردن و اختلال عمل کبد و بالا رفتن اسیداوریک خون و جمع شدن املاح در مفصل انگشت پا تولید میشود.
-
جستوجو در متن
-
پادرد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) pādard دردی که از رماتیسم یا نقرس یا علت دیگر در پا پیدا شود؛ درد پا.
-
ترب سیاه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) torobsiyāh نوعی ترب با پوست سیاه و ویتامینهای A، B ، و C ، ضد اسکوربوت و مفید برای مبتلایان به بیماریهای سیاتیک، درد اعصاب، نقرس، و سنگ کلیه.
-
اسیداوریک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: acide urique] (شیمی) 'asid[']urik نوعی ترکیب آلی حلال در آب گرم که از ترکیب اوره با اکسیژن تولید میشود و در ادرار انسان و اغلب حیوانات وجود دارد و ازدیاد آن در خون باعث ابتلا به نقرس میشود؛ اوریک اسید.
-
فاوانیا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از یونانی] ‹فاونیا› (زیستشناسی) fāvāniyā گیاهی با برگهای ضخیم و دانههای سرخرنگ شبیه دانۀ انار که بیشتر در مناطق معتدل میروید و برای معالجۀ بیماریهای کبدی، نقرس، و صرع به کار میرود؛ عودالصلیب؛ عودالریح.
-
سماق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: سمّاق، معرب، مٲخوذ از فارسی: سماک] (زیستشناسی) somāq درختی با برگهای مرکب، گلهای سفید خوشهای، میوۀ کوچک سرخرنگ و ترشمزه که در جاهای سرد میروید و بلندیش تا پنج متر میرسد؛ تتم؛ تتری؛ تتریک؛ ترشابه؛ ترشاوه؛ تمتم؛ سماقیل.〈 سماق ...
-
توت فرنگی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [آرامی. مٲخوذ از فرانسوی. فارسی] (زیستشناسی) tutfarangi ۱. میوهای سرخرنگ و ترشطعم، شبیه توت و درشتتر از آن که ملین، ادرارآور، تصفیهکنندۀ خون، و مقوی اعصاب است و برای اشخاص کمخون و مبتلایان به بیماریهای سل، رماتیسم، نقرس، سنگ کلیه، و تصل...