کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نفع بردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
برد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [مقابلِ باخت] bord ۱. بردن؛ برنده شدن در بازی.۲. (اسم) [مجاز] سود؛ نفع.۳. (اسم) آنچه در قمار از کسی میبرند.۴. (اسم) مسافتی که گلوله پس از خارج شدن از لولۀ توپ یا تفنگ طی میکند.۵. (بن ماضیِ بردن) = بردن
-
انتفاع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'entefa' نفع گرفتن؛ سود بردن.
-
ضرر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] zarar ۱. [مقابلِ نفع] گزند؛ نقصان؛ زیان.۲. تنگی و بدحالی.〈 ضرر زدن: (مصدر لازم) زیان رساندن.〈 ضرر کردن (کشیدن): (مصدر لازم) زیان دیدن؛ زیان بردن.