کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نفرین دادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اپی نفرین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: épinéphrine] (زیستشناسی) 'epinefrin = آدرنالین
-
نفرین گر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] nefringar نفرینکننده.
-
جستوجو در متن
-
سب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: سبّ] [قدیمی] sab[b] ۱. دشنام دادن؛ سخت دشنام دادن.۲. لعن؛ نفرین.
-
لعن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، اسم مصدر) [عربی] la'n ۱. نفرین کردن.۲. دشنام دادن.۳. راندن.