کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نفخ معده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
بادانگیز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [قدیمی] bād[']angiz ۱. انگیزانندۀ باد؛ آنچه سبب وزش باد میشود؛ بادآور.۲. هرچیز که در معده تولید نفخ میکند.۳. بادکرده؛ پرباد.۴. (اسم) گُلی که به عقیدۀ بعضی هرگاه آن را به دست بمالند و در هوا بپاشند سبب وزش باد میشود.۵. (اسم) زعفران.
-
انیسون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از یونانی] (زیستشناسی) 'aniso(u)n گیاهی از خانوادۀ چتریان، با برگهای باریک خوشبو شبیه شبت، گلهای سفید و چتری، تخمهای ریز، سبزرنگ، و معطر. Δ جوشاندۀ تخم آن در طب استعمال میشود. در نفخ معده، دلدرد، سوء هضم، تشنج، ضعف...