کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نفاق کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
منافقت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: منافَقة] ‹منافقه› [قدیمی] monāfeqat ۱. دورویی کردن؛ نفاق ورزیدن.۲. به هم خیانت کردن.
-
رخنه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) rexne ۱. راه و شکاف میان دیوار؛ سوراخ.۲. [مجاز] عیب و نقص؛ فساد.〈 رخنه افکندن: (مصدر لازم) [قدیمی]۱. در چیزی ایجاد رخنه و شکاف کردن.۲. [مجاز] اختلاف و نفاق و جدایی میان دیگران انداختن.〈 رخنه کردن: (مصدر متعدی)۱. شکافتن؛ سوراخ کردن.۲. ...