کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نشیب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نشیب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: n(i)šēp، مقابلِ فراز] našib ۱. زمین پست و سرازیر.۲. (صفت) پست.۳. (اسم مصدر) پستی؛ سرازیری؛ پایین.
-
جستوجو در متن
-
درکه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: درکَة، جمع: دَرَکات] [قدیمی] darake ۱. ته.۲. نشیب.۳. طبقه و پله رو به سرازیری و نشیب.۴. طبقۀ دوزخ.
-
انخفاض
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'enxefāz پستی و پایینافتادگی؛ به نشیب افتادن؛ پست شدن.
-
تسفل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tasaffol ۱. فرود آمدن؛ به نشیب درآمدن.۲. پست شدن.
-
حدور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] hadur ۱. نشیب؛ سراشیب.۲. زمین گود.
-
سراشیبی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) sarāšibi ۱. سرازیری.۲. راهی که رو به نشیب برود.
-
آب شیب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'ābšib ۱. راه آب که از بالا به نشیب آورده باشند؛ راهگذر آب که شیب بسیار داشته باشد.۲. آبی که با سرعت زیاد حرکت کند.
-
سافل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی، جمع: سَفَلَة و سُفّال و سافِلون و سافِلین] [قدیمی] sāfel ۱. پایین؛ فرود؛ نشیب.۲. پست؛ فرومایه؛ زبون.
-
سرازیری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) sarāziri ۱. سراشیبی؛ شیبداری.۲. راهی که رو به نشیب برود.
-
افراز
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ افراختن و افراشتن) 'afrāz ۱. = افراشتن۲. افراخته (در ترکیب با کلمۀ دیگر): سرافراز، گردنافراز.۳. (اسم) [مقابلِ نشیب] [قدیمی] فراز؛ بالا.
-
انحدار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'enhedār ۱. پایین آمدن؛ فرود آمدن؛ به نشیب فرود آمدن؛ فرودآمدگی.۲. دفع شدن.
-
پستی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) pasti ۱. کوتاهی.۲. پایینی.۳. (اسم) سرازیری؛ نشیب.۴. خواری؛ زبونی.۵. ناکسی.
-
حضیض
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، مقابلِ اوج] haziz ۱. پستی؛ نشیب.۲. (نجوم) نزدیکترین نقطه از مدار ستاره.٣. جای پست در زمین یا پایین کوه
-
سراشیب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹سرشیب› sarāšib ۱. دارای شیب؛ نشیبدار.۲. (قید) رو به پایین.۳. (اسم) سرازیری.