کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نرمش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نرمش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) narmeš ۱. [مجاز] مدارا؛ سازش.۲. (اسم، اسم مصدر) (ورزش) حرکات بدنی برای آمادهسازی و تقویت عضلات که غالباً بدون استفاده از وسایل خاصی انجام میشود.
-
جستوجو در متن
-
فیزیوتراپی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [فرانسوی: physiothérapie] (پزشکی) fiziyot[e]rāpi معالجۀ بیمار بهوسیلۀ عوامل فیزیکی، مانندِ کشش و نرمش اندامها، ورزش، و استفاده از امواج نور، صوت و یا جریان برق.
-
خشن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] xašen ۱. [مجاز] فاقد نرمش و مهربانی؛ تندخو: نگاه خشن.۲. [مجاز] فاقد لطافت یا ظرافت؛ زمخت: صدای خشن.۳. [مقابلِ نرم] زبر؛ ناهموار: پوست خشن.