کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نرسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
بررسیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) [قدیمی] barre(a)sidan بررسی کردن؛ وارسی کردن؛ رسیدگی کردن به کاری؛ پرسیدن: ◻︎ آز بگذار که با آز به حکمت نرسی / ور بیان بایدت از حال سنائی بررس (سنائی۲: ۱۸۳).
-
کرسی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: کرسیّ، معرب. مٲخوذ از آرامی] korsi ۱. چهارپایهای که بر روی آن مینشینند؛ صندلی.۲. پست؛ شغل.۳. رشتۀ تخصصی دانشگاه: کرسی فلسفه در دانشگاه هاروارد.۴. [قدیمی] مرکز شهر، کشور، یا منطقه.۵. [قدیمی] جای قرار دادن کتاب؛ رحل.۶. [قدیمی] تخت پادشاه...