کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نتيجة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
نتیجه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: نتیجَة، جمع: نتائج] natije ۱. آنچه از چیزی بهدست آید.۲. فرزند نوه.
-
جستوجو در متن
-
ارزیافت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] 'arzyāft نتیجۀ ارزیابی؛ نتیجهای که از عمل ارزیابی بهدست میآید.
-
بالنتیجه
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی] bennatije درنتیجه.
-
نتایج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: نتائج، جمعِ نَتیجَة] natāyej =نتیجه
-
استنتاج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'estentāj ۱. نتیجه گرفتن.۲. (منطق) نتیجه گرفتن از مقدمه.
-
منتج
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] montaj حاصلشده؛ نتیجهشده.
-
انتاج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'entāj ۱. به نتیجه آوردن و نتیجه گرفتن از چیزی.۲. [قدیمی] فرارسیدن هنگام زاییدن دامها.۳. [قدیمی] زایش شتر، گاو، گوسفند، و نتیجه دادن آنها.
-
منتج
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] montej نتیجهدهنده؛ مفید؛ سودمند.
-
نوازاده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت مفعولی) [قدیمی] navāzāde نوهزاده؛ نتیجه.
-
تبعت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: تبعة، جمع: تَبِعات] [قدیمی] tabe'at عاقبت بد؛ نتیجۀ ناگوار.
-
کربنیک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: carbonique] [قدیمی] karbonik انیدریدی که نتیجۀ احتراق کربن با اکسیژن است.
-
بدعاقبت
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] bad[']āqebat بدفرجام؛ کسی که نتیجۀ کار یا پایان زندگانیش خوب نباشد.
-
مآل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] ma'āl ۱. جای بازگشت.۲. حاصل؛ نتیجه.۳. عاقبت.
-
ثمره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ثَمَرَة] samare ۱. = ثمر۲. [مجاز] نتیجه.۳. حاصل.