کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناپاکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناپاکی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) nāpāki ۱. چرکینی؛ آلودگی.۲. [مجاز] بدکاری.۳. [مجاز] همراه با شهوت.
-
جستوجو در متن
-
آلایش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) 'ālāyeš ۱. آلودگی.۲. ناپاکی.
-
پلیدی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) palidi ناپاکی؛ آلودگی. نجاست.
-
خباثت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: خَباثَة] xe(a)bāsat ۱. بدجنسی؛ بدذاتی.۲. [قدیمی] پلیدی؛ ناپاکی.
-
نجاست
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: نجاسة] (فقه) nejāsat ۱. هر چیز نجس.۲. [قدیمی، مجاز] پلیدی؛ ناپاکی.
-
نجس العین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: نجسالعَین] (فقه) najesol'eyn ۱. چیزی که ناپاکی و پلیدی آن معلوم و مشهود باشد.۲. چیزی که نجاست، ذاتی آن باشد.
-
آلودگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) 'āludegi ۱. حالت و چگونگی آلوده.۲. آمیختگی با هرچیز ناپاک.۳. ناپاکی: ◻︎ زآن نجاسات ره و آلودگی / نور را حاصل نگردد بدرگی (مولوی: ۷۲۳).۴. (اسم) لکۀ کثیف روی لباس: ◻︎ پاک بشوی از همه آلودگی / پیرهن و چادر و شلوار خویش (ناصرخسرو: ۱۷۸).۵....
-
تب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹تپ› (پزشکی) tab حالت زیاد شدن حرارت بدن که گاهی با برخی تغییرات موضعی و امراض دیگر همراه است.〈 تب آوردن: (مصدر لازم) [قدیمی] مبتلا شدن به تب.〈 تب خرگوشی: (پزشکی) = تولارمی〈 تب دق: (پزشکی) = سلّ〈 تب راجعه: (پزشکی) بیماری عف...