کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناملایم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناملایم
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] nāmolāyem ۱. سختی؛ رنج؛ دشواری.۲. [قدیمی] نامطبوع.۳. [قدیمی] ناسازگار.۴. [قدیمی] درشت؛ خشن.
-
جستوجو در متن
-
دچار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹دوچار، دوچهار› dočār گرفتار؛ مبتلا.〈 دچار شدن: (مصدر لازم)۱. گرفتار شدن؛ مبتلا گشتن.۲. به درد و مرض یا امری ناملایم مبتلا شدن.۳. [قدیمی] به شخص ناموافق برخورد کردن.