کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، اسم مصدر) nāle ۱. صدایی که از درد یا از سوز دل برآید؛ آواز سوزناک.۲. شکایت.
-
جستوجو در متن
-
حنانه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: حنّانَة] [قدیمی] hannāne نالهکننده.
-
مضج
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: مضجّ] [قدیمی] mozej[j] نالهکننده.
-
نالش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) ‹نالیش› nāleš نالهوزاری.
-
غرنگیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) [قدیمی] qarangidan غرنگ کردن؛ ناله برآوردن.
-
فغان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹افغان› faqān آه؛ ناله؛ بانگ؛ فریاد.
-
زنجیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) [قدیمی] zanjidan ناله کردن؛ زاری کردن؛ موییدن.
-
زیرزار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] zirzār نالۀ ضعیف؛ بانگ حزین.
-
زرزر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) zerzer گریه و نالۀ ناخوشایند و آزاردهنده.
-
زارنده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) zārande زاریکننده؛ کسی که گریه و ناله میکنند.
-
نالان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت، قید) nālān نالنده؛ نالهکنان.
-
ویر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، اسم صوت) [قدیمی] vir ویل؛ وای؛ ناله؛ فریاد.
-
ضجیج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] zajij نالهوفریاد کردن از ترس.
-
نالیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) nālidan زاری کردن از درد یا از سوز دل؛ ناله کردن.