کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناصیة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ناصیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ناصیَة، جمع: نواصی] nāsiye ۱. (زیستشناسی) پیشانی.۲. [قدیمی، مجاز] موی پیش سر.
-
جستوجو در متن
-
نواصی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ ناصیَة] [قدیمی] navāsi = ناصیه
-
ذوائب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ ذُؤابَة] [قدیمی] zavā'eb ۱. ناصیه.۲. موی پیش سر.
-
ذؤابه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ذؤابَة، جمع: ذوائب] [قدیمی] zo'ābe ۱. ناصیه.۲. موی بالای پیشانی؛ موی پیش سر.۳. بلند و بالا از هر چیز.
-
سیما
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: سیماء] simā ۱. روی؛ چهره؛ صورت.۲. [قدیمی] ناصیه؛ پیشانی.۳. [قدیمی] علامت؛ هیئت.
-
عذره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: عذرَة] ‹عذرت› [قدیمی] 'ozre ۱. بکارت؛ دوشیزگی.۲. (اسم) دستۀ موی؛ موی جلوی سر؛ کاکل؛ ناصیه.
-
پنچه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹پنجه، بنجه› [قدیمی] ponče ۱. پیشانی؛ ناصیه.۲. موهای پیش سر: ◻︎ به تیغ طره ببرد ز پنجهٴ خاتون / به گرز پست کند تاج بر سر چیپال (منجیک: شاعران بیدیوان: ۲۴۰).