کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناشتایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناشتایی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) nāštāy(')i غذایی که صبح میخورند.
-
جستوجو در متن
-
ناشتا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹ناشتاب› nāš[e]tā ۱. شخص گرسنه که از بامداد چیزی نخورده باشد.۲. گرسنه؛ غذانخورده.〈 ناشتا شکستن: [مجاز] غذایی اندک در بامداد خوردن؛ ناشتایی خوردن.
-
ناهار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) nāhār ۱. ‹ناهاری› غذای ظهر.۲. (صفت) کسی که چیزی نخورده باشد؛ گرسنه؛ ناشتا: ◻︎ چو شیران ناهار و ما چون رمه / که از کوهسار اندر آرد دمه (فردوسی: ۳/۱۵۰)۳. (اسم مصدر) [قدیمی] گرسنگی: ◻︎ به کتف شانه برآورده زانو از ادبار / به چشمخانه فروبرده دیده ا...