کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نادره ٔ زمان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نادره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: نادرَة، جمع: نوادر] nādere ۱. شخص نابغه.۲. (اسم) [قدیمی، مجاز] اتفاق عجیب.۳. (اسم) [قدیمی، مجاز] سخن دلنشین.۴. (صفت) [قدیمی] = نادر
-
جستوجو در متن
-
نوادر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ نادِرَة] navāder = نادره〈 نوادر کلام: کلمات نغز و فصیح.
-
ترونده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) ‹تروند› [قدیمی] tarvande میوۀ نارس؛ نوبر؛ نوباوه: ◻︎ تروندۀ پالیزجان هر گاو و خر را کی رسد / زآن میوههای نادره زیرک دل و گربز خورد (مولوی۲: ۲۴۶).