کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناخوش شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
چاییدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) ‹چاهیدن› čāy(')idan ناخوش شدن از سرماخوردگی؛ سرما خوردن؛ مبتلا به زکام شدن.
-
بشاعت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: بشاعة] [قدیمی] bašā'at ۱. زشت و ناپسند شدن.۲. از خوردن طعام بیمزه ناخوش شدن.۳. بدبو شدن دهان.
-
تسخط
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tasaxxot ۱. خشم گرفتن.۲. ناخشنود شدن؛ ناخوش داشتن.