کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میکروب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
میکروب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: microbe] (زیستشناسی) mikrob جانور ذرهبینی که در همهجا پیدا میشود و باعث تولید یا سرایت بیماری در انسان و حیوان میشود.
-
واژههای مشابه
-
میکروب شناس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [فرانسوی. فارسی] (زیستشناسی) mikrobšenās کسی که به بررسی و مطالعۀ ویژگی زیستی میکروبها میپردازد؛ میکروبیولوژیست.
-
میکروب شناسی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حاصل مصدر) [فرانسوی. فارسی] (زیستشناسی) mikrobšenāsi دانشی که به بررسی شرایط زیست انواع میکروبها میپردازد؛ میکروبیولوژی.
-
جستوجو در متن
-
میکروبیولوژی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: microbiologie] (پزشکی) mikrobiyoloži = میکروبشناسی
-
استریل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فرانسوی: stérile] (پزشکی) 'est[e]ril ویژگی چیزی که با وسایل مخصوص میکروبهایش را کشته باشند؛ عاری از میکروب؛ ضدعفونی.
-
میکروبیولوژیست
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [فرانسوی: microbiologiste] mikrobiyoložist = میکروبشناس
-
گونوکک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: gonocoque] (زیستشناسی) gonokok میکروب مولد بیماری سوزاک.
-
توکسین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: toxine] (پزشکی) toksin مادۀ سمّی پروتئینی که بهوسیلۀ میکروبها ترشح میشود؛ زهرابه.
-
باکتریولوژی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: bactériologie] (پزشکی) bākteriyoloži شاخهای از میکروبشناسی که به مطالعۀ باکتریها و روشهای مقابله یا بهرهگیری از آنها میپردازد.
-
گندزدا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) (پزشکی) gandzodā گندزداینده؛ هردارویی که بوی بد یا میکروب را از میان ببرد و نابود کند.
-
گند زدایی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) (پزشکی) gandzo(e)dāy(')i از بین بردن و نابود کردن بوهای بد و میکروبها بهوسیلۀ مواد مخصوص؛ ضد عفونی.
-
هاری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حاصل مصدر) (پزشکی) hāri مرضی که در بعضی حیوانات مانند سگ، گربه، و گرگ تولید میشود و دارای میکروب مخصوصی است و ممکن است بر اثر گزش حیوان مبتلا، مانند سگ میکروب آن سرایت کند و باعث جنون هاری شود؛ داءالکلب؛ راژ.
-
آگارآگار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: agar-agar] (زیستشناسی) 'āgār[']āgār مادهای چسبناک که از نوعی جلبک دریایی به نام آلگ جاوه گرفته میشود و برای آهار دادن پارچه، و در آزمایشگاهها برای کشت میکروب به کار میرود.