کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مُّسْتَمِرٍّ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مستمر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: مستمِرّ] mostame(a)r[r] ۱. دائم؛ همیشه؛ پیوسته.۲. دائمی و همیشگی.
-
واژههای همآوا
-
مستمر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: مستمِرّ] mostame(a)r[r] ۱. دائم؛ همیشه؛ پیوسته.۲. دائمی و همیشگی.
-
جستوجو در متن
-
شرشر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت) [عامیانه] šoršor ۱. صدای فروریختن پیاپی آب و مانند آن.۲. (قید) به طور پیاپی و مستمر: شرشر عرق از صورتش میریخت.