کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مَّارِدٍ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مارد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی، جمعِ مَرَدَة] [قدیمی] māred ۱. گردنکش؛ سرکش.۲. بلند؛ مرتفع.
-
واژههای همآوا
-
مارد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی، جمعِ مَرَدَة] [قدیمی] māred ۱. گردنکش؛ سرکش.۲. بلند؛ مرتفع.
-
جستوجو در متن
-
مرده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مردَة] [قدیمی] marade ۱. [جمعِ مارِد] = مارِد۲. [جمعِ مرید] = مَرید