کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مُرْسِلَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مرسل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] morsal ۱. فرستادهشده؛ فرستاده؛ پیغامآور.۲. ساده؛ روان: نثر مرسل.
-
مرسل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] morsel ارسالکننده؛ فرستنده.
-
واژههای همآوا
-
مرسل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] morsal ۱. فرستادهشده؛ فرستاده؛ پیغامآور.۲. ساده؛ روان: نثر مرسل.
-
مرسل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] morsel ارسالکننده؛ فرستنده.
-
جستوجو در متن
-
انبیا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: انبیاء، جمعِ نَبِیّ] 'ambiyā ۱. = نَبِیّ۲. بیستویکمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۱۱۲ آیه.〈 انبیای اولوالعزم: پیغمبرانی که صاحب کتاب و شریعت مستقل بودند (نوح، ابراهیم، موسی، عیسی، و محمد)؛ پیغمبران مرسل.