کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مُرَکَّوْ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مرکو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹مرگو، مرغو، مرتکو› (زیستشناسی) [قدیمی] morku = گنجشک: ◻︎ تو مرکویی به شعر و من بازم / از باز کجا سبق برد مرکو (دقیقی: ۱۰۵).
-
واژههای همآوا
-
مرکو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹مرگو، مرغو، مرتکو› (زیستشناسی) [قدیمی] morku = گنجشک: ◻︎ تو مرکویی به شعر و من بازم / از باز کجا سبق برد مرکو (دقیقی: ۱۰۵).
-
جستوجو در متن
-
مرتکو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] martaku = مرکو