کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مَجَالِسِ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مجالس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ مجلس] majāles = مجلس
-
مجالس
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] mojāles همنشین.
-
واژههای همآوا
-
مجالس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ مجلس] majāles = مجلس
-
مجالس
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] mojāles همنشین.
-
جستوجو در متن
-
کفش دار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) kafšdār کسی که در زیارتگاهها یا مجالس عمومی کفشهای مردم را نگهداری میکند.
-
روضه خوان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [عربی. فارسی] ro[w]zexān آنکه در مجالس سوگواری و عزاداری ذکر مصیبت امام حسین و کربلا میکند؛ کسی که کارش خواندن روضه است.
-
بالکن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: balcon] bālkon ۱. ایوان نردهدار کوچک جلو ساختمان.۲. سالن فوقانی در سینما، تئاتر، یا مجالس قانونگذاری که مشرف به طبقۀ پایین است.
-
دوستکامی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) ‹دوزکومی› [قدیمی] dustkāmi ۱. بادهگساری و نشاط با دوستان.۲. (اسم) بادهای که با یار و دوست یا به یاد دوستان بنوشند؛ پیالۀ شراب که به کسی دهند تا به شادی و کامرانی فلان دوست بنوشد.۳. (اسم) ظرف بزرگ مسی پایهدار که در آن آب یا شربت میریز...