کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مؤکل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
موکل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] movakkal کسی که کاری به او سپرده شده؛ کسی که عهدهدار امری باشد؛ گماشتهشده بر امری.
-
موکل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] (حقوق) movakkel کسی که برای خود وکیل معین کند.
-
جستوجو در متن
-
زاجرات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] zājerāt ملائکۀ موکل بر ابر و باد.
-
حق الوکاله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: حقّالوکالَة] haqqolvekāle پولی که وکیل برای کاری که انجام میدهد از موکل خود میگیرد.
-
اسرافیل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عبری] 'esrāfil در ادیان سامی، فرشتۀ موکل بر باد که در روز رستاخیز در صور خود میدمد تا مردگان زنده شوند.
-
آناهیتا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'ānāhitā ۱. نام فرشتۀ موکل بر آب.۲. (صفت) پاک؛ الودهنشده.۳. (نجوم) ستاره زهره.
-
بدوح
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی، عامیانه] bodduh در باور قدما، فرشتۀ موکل بر نامهها و مراسلات. Δ سابقاً بالای نامهها مینوشتند «یا بدوح».
-
اسپندارمذ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: spandārmat] ‹اسفندارمذ، اسپندار، سپندار› [قدیمی] 'espandārmaz ۱. در آیین زردشتی، فرشتۀ نگهبان زمین و موکل بر روز پنجم هر ماه خورشیدی.۲. ماه اسفند.۳. روز پنجم از هر ماه خورشیدی: ◻︎ سپندارمذروز خیز ای نگار / سپند آر ما را و جام می آر...
-
تشتر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: tištar] ‹تیشتر› teštar ۱. در آیین زردشتی، ایزد نگهبان باران و موکل به روز سیزدهم هر ماه شمسی (= تیر) و ماه چهارم هر سال شمسی (= تیر) که با دیو خشکسالی و قحطی در نبرد است.۲. (نجوم) = شِعرا 〈 شِعرای یمانی
-
دین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: dēn و عربی، جمع: اَدیان] din ۱. کیش؛ آیین.۲. [قدیمی] روز بیستوچهارم از هر ماه خورشیدی.۳. [قدیمی] در ایران باستان، فرشتۀ موکل بر قلم و روز دین. Δ کلمۀ «دین» در فارسی و عربی مشترک است.
-
زامیاد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: zamdāt] ‹زمیاد› [قدیمی] zāmyād ۱. روز بیستوهشتم از هر ماه خورشیدی: ◻︎ چون روز زامیاد نیاری ز می تو یاد؟ / زیرا که خوشتر آید می روز زامیاد (مسعودسعد: مجمعالفرس: زامیاد).۲. در آیین زردشتی، فرشتۀ موکل بر زمین.
-
آبان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: āpān] ‹اَبان› 'ābān ۱. ماه هشتم از سال خورشیدی ایرانی؛ ماه دوم پاییز؛ آبانماه.۲. فرشتۀ موکل بر آب.۳. [قدیمی] روز دهم از هر ماه خورشیدی: ◻︎ آبانروز است روز آبان / خرم گردان به آبِ رَز جان (مسعودسعد: ۵۴۶).
-
اردیبهشت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'ordibehešt ۱. ماه دوم از سال خورشیدی؛ ماه دوم بهار.۲. [قدیمی] روز سوم از هر ماه خورشیدی؛ اردیبهشتروز.۳. [قدیمی] در آیین زردشتی، یکی از امشاسپندان که در جهان مینوی نمایندۀ پاکی و تقدس و در جهان خاکی نگهبان آتش و موکل بر اردیبهشتروز است: ◻...
-
انیران
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] 'anirān ۱. در آیین زردشتی، فرشتۀ موکل بر نکاح.۲. روز سیام از هر ماه خورشیدی: ◻︎ سفندارمذماه رفته تمام / بهروزی که خوانی انیرانش نام ـ در این روز زردشت پاکیزهدین / درآمد سوی حد ایران زمین (زراتشتبهرام: لغتنامه: انیران).۳. (اسم، ...