کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موضع غیر قابل تحمل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
لایدرک
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: لایدرَکُ (= درک نمیشود)] [قدیمی] lāyodrak غیر قابل درک؛ درکنشدنی.
-
لم یزرع
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: لمیُزْرع (= کاشته نمیشود)] lamyazra' زمینی که در آن زراعت نمیشود؛ غیر قابل کشت.
-
ناباور
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) nābāvar ۱. آنکه سخنی را باور نکند.۲. [قدیمی] آنچه درخور باور کردن نباشد؛ غیر قابل قبول.
-
لااحصی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی (= نمیشمارم؛ نمیتوانم بشمارم)] [قدیمی] lā'ohsi ۱. غیر قابل شمارش.۲. (اسم مصدر) عجز بنده در بهجا آوردن ثنای خداوند.
-
فرشته
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹فریشته، فرسته› ferešte ۱. موجودی آسمانی و غیر قابل رؤیت که مٲمور اجرای اوامر الهی است و مرتکب گناه نمیشود؛ مَلَک.۲. [مجاز] فرد دارای سیرت نیک و پسندیده.۳. [مجاز] زن زیبا و مهربان.
-
سیفون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: siphon] sifo(u)n ۱. لولهای خمیده به شکل زانو که با ایجاد خلٲ مایعات را از مخازن غیر قابل دسترس چون باک بنزین اتومبیل به مخزن دیگری منتقل میکند.۲. ظرف آبی که با کشیدن اهرم آن، به درون لگن توالت تخلیه میشود و آن را میشوید.
-
بیماری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حاصل مصدر) bimāri رنجوری؛ ناخوشی؛ مرض.〈 بیماری ارثی: (پزشکی) هریک از بیماریهایی که بهوسیلۀ پدرومادر یا اجداد به فرد منتقل میشود.〈 بیماریهای زُهرَوی: (پزشکی) بیماریهای مقاربتی، از قبیل سوزاک و سیفلیس.〈 بیماری عفونی: (پزشکی) م...