کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موردنظر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مرموق
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] marmuq منظور؛ موردنظر.
-
غیابی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به غیاب) [عربی. فارسی] qiyābi ۱. بدون حضور فرد موردنظر: حکم غیابی.۲. (قید) در غیبت فرد مورد نظر: غیابی طلاق گرفت.
-
منظور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] manzur ۱. قصد؛ نیت.۲. مقصود؛ هدف.۳. (صفت) درنظرگرفتهشده؛ موردنظر.۴. (اسم، صفت) [قدیمی] دیدهشده.۵. [قدیمی، مجاز] معشوق.
-
راستا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) rāstā ۱. زمینۀ موردنظر؛ مورد؛ باره: در راستای بهبود کیفیت، در این راستا.۲. (ریاضی) امتداد.۳. [مقابلِ چپ] [قدیمی] راست.〈 به راستایِ: [قدیمی] در حقِ؛ دربارۀ: به راستای تو.