کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مهيب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مهیب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] mahib سهمناک؛ ترسناک.
-
جستوجو در متن
-
مرجب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] morajjab مهیب؛ معظم؛ بزرگ؛ باشکوه.
-
غرنبش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] qorombeš صدای مهیب؛ بانگ هولناک.
-
غرنبنده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [قدیمی] qorombande کسی یا چیزی که صدای مهیب درآورد.
-
پرهول
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] [قدیمی] porho[w]l بسیارترسآور؛ مهیب؛ سهمناک.
-
لولو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عامیانه] lulu هیکل موهوم که بچه را از آن میترسانند؛ شکل مهیب؛ لولوخره.
-
غرنب
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ غرنبیدن) ‹غرمب، گرمب، گرنب› qoromb ۱. = غرنبیدن۲. (اسم) آواز مهیب و ترسناک.
-
غول آسا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] [مجاز] qul[']āsā آنچه مانند غول بزرگ و مهیب باشد؛ مانند غول؛ غولپیکر؛ بسیاربزرگ.
-
غول پیکر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] [مجاز] qulpeykar غولآسا؛ بزرگ و مهیب؛ کسی یا چیزی که جثۀ بزرگ مانند غول دارد.
-
هرین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹هرا› [قدیمی] horin ۱. بانگ مهیب.۲. بانگ جانور درنده.
-
زغند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹ژغند› [قدیمی] zaqand ۱. صدای بلند؛ آواز مهیب.۲. غرش جانوران درنده.
-
غرش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) ‹غرشت› qorreš ۱. فریاد سهمناک؛ صدای مهیب.۲. بانگ جانوران درنده.〈 غرش کردن: (مصدر لازم) به غرش درآمدن؛ غریدن؛ بانگ مهیب برآوردن.〈 به غرش درآمدن: = 〈 غرش کردن
-
غرنده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) qorrande ویژگی آنچه یا آنکه بانگ مهیب برآورد: ◻︎ به بزم اندرون ابر بخشنده بود / به رزم اندرون شیر غرنده بود (ابوالمؤید: شاعران بیدیوان: ۵۸).
-
غریدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) qorridan آواز ترسناک و مهیب برآوردن: ◻︎ به غول سیه بانگ برزد خروس / درآمد به غریدن آواز کوس (نظامی۵: ۷۹۳).