کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مهرۀ جوش بافته ای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مهره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: muhrak] [قدیمی] mohre ۱. هریک از قطعههایی که در بازیهایی مانند شطرنج و تختهنرد به کار میرود.۲. گلولۀ کوچک از جنس شیشه، سفال، یا فلز.۳. قطعهای تخت و سوراخدار که برای محکم نگه داشتن پیچ در جای خود مورد استفاده قرار میگیرد.۴. (زیستش...
-
کمان مهره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] kamānmohre = کمانگروهه
-
گل مهره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] gelmohre ۱. مهره یا گلولۀ کوچک که از گل درست کنند.۲. مهرۀ کمانگروهه.
-
مهره باز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] mohrebāz ۱. آنکه شطرنج یا تختهنرد بازی میکند.۲. [مجاز] حقهباز.
-
مهره داران
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) mohredārān گروهی از جانوران که دارای ستون فقرات هستند.