کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مهتابی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مهتابی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به مهتاب) ‹ماهتابی› mahtābi ۱. روشن (از نور ماه).۲. (اسم، صفت) نوعی لامپ استوانهای؛ لامپ فلورسنت.۳. (اسم) ایوان جلو عمارت.
-
جستوجو در متن
-
قمرا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: قمراء] [قدیمی] qamrā دارای مهتاب؛ مهتابی.
-
مقمر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] moqmer ویژگی شبی که مهتابی و روشن باشد؛ ماهتابی.
-
تراس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: terrasse] terās ایوان وسیع جلو طبقات فوقانی عمارت؛ مهتابی.