کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
من لدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
من لدن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] menladon ۱. از نزد؛ از جانب.۲. [مجاز] از جانب خدا؛ دارای جنبۀ الوهی.
-
واژههای مشابه
-
من باب
فرهنگ فارسی عمید
(حرف اضافه) [عربی] menbābe ازبابتِ؛ ازجهتِ: منبابِ مثال.
-
من بعد
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی: منبعدِ] memba'd ازاینپس؛ پسازاین.
-
من یزید
فرهنگ فارسی عمید
(جملۀ فعلیه) [عربی: منیزیدُ (= چه کسی زیاد میکند؟)] [قدیمی] manyazid حراج؛ مزایده: ◻︎ دنیا به عرض فقر بده وقت منیزید / کآن گوهر تمامعیار ارزد این بها (خاقانی: ۴).
-
من البدوِالی الختم
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی] [قدیمی] menalbadve'elalxatm از آغاز تا انجام؛ از سر تا بن؛ از سر تا ته.
-
من حیث المجموع
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی: منحَیثُالمجموع] menheyse(o)lmajmu' رویهمرفته؛ مجموعاً.
-
هل من مبارز
فرهنگ فارسی عمید
[عربی] (شبهجمله، اسم) [قدیمی] halmenmobārez آیا مبارزی هست؟ Δ هنگام خودستایی کردن و مبارز طلبیدن استعمال میشود.
-
هل من مزید
فرهنگ فارسی عمید
(شبهجمله، اسم) [عربی] [قدیمی] halmenmazid آیا هیچ زیادتی هست؟ Δ هنگام خواستن چیزی به مقدار بیشتر به کار میرفته.
-
جستوجو در متن
-
لدن
فرهنگ فارسی عمید
(ظرف زمان و مکان) [عربی] [قدیمی] ladon نزد.
-
لدنی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به لدن) [عربی: لدنیّ] ladonni جبلی؛ فطری.
-
سر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: سرّ، جمع: اَسرار] ser[r] امر پوشیده و نهفته؛ راز.〈 سرّ لدن (لدنی): راز الهی: ◻︎ تا که در هر گوش نآید این سخن / یک همی گویم ز صد سرّ لدن (مولوی: ۱۰۶).
-
علم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی، جمع: علوم] 'elm ۱. دانستن؛ یقین کردن.۲. یقین.۳. (اسم) معرفت؛ دانش.〈 علم ازلی: علم الهی؛ علم غیب.〈 علم اسفل: [قدیمی] حکمتِ طبیعی.〈 علم اوسط: علم ریاضی.〈 علم بیان: [قدیمی] علمی که بهوسیلۀ آن میتوان فهمید کدام...