کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
منگ
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) mang گیج؛ گول؛ احمق.
-
منگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] mang قمار.
-
منگ
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ منگیدن) [قدیمی] mang = منگیدن
-
جستوجو در متن
-
منگیاگر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] mangiyāgar قمارباز: ◻︎ دنیا قمارخانهٴ دیو است و اندر او / ما منگیاگران و اجل نقشبین منگ (سوزنی: ۲۳۳).
-
زنبور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: زُنبور، جمع: زَنابیر] (زیستشناسی) zambur حشرۀ کوچکی از راستۀ نازکبالان؛ چهار بال نازک و نیش زهرآلود.〈 زنبور عسل: (زیستشناسی) مگس انگبین؛ نوعی زنبور کوچک به رنگ زرد یا قهوهای که موم و عسل تولید میکند؛ منج؛ منگ؛ کبت.