کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منسجم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
منسجم
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] monsajem بانظم و درست؛ خالی از تعقید و تکلف.
-
جستوجو در متن
-
مرتب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] morattab ۱. آنچه اجزای آن در جای خود گذاشته شده؛ بانظم.۲. (قید) دائماً؛ همیشه.۳. منسجم؛ استوار.۴. (اسم، صفت) [قدیمی] آنکه راتبه و مواجب میگرفته است.〈 مرتب کردن (ساختن): (مصدر متعدی) نظموترتیب دادن.