کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منحصر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
منحصر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] monhaser انحصاریافته؛ محدود؛ محصور.
-
جستوجو در متن
-
بنی فاطمه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] banifāteme اولاد حضرت فاطمه؛ امامحسن و امامحسین و فرزندان آنان. ذراری حضرت رسول. Δ زیرا که اولاد آن حضرت منحصر به اولاد فاطمۀ زهرا بودهاند.
-
محصور
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] mahsur ۱. ویژگی زمینی که دور آن دیوار کشیده شده.۲. (اسم، صفت) محاصرهشده.۳. [قدیمی] منحصر.۴. [قدیمی، مجاز] اسیر.
-
علف خوار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] ‹علفخواره، علفخور› 'alafxār ۱. (زیستشناسی) هر حیوانی که خوراکش منحصر به علف باشد، مانند گوسفند، گاو، آهو، اسب، و امثال آنها.۲. (اسم) [قدیمی، مجاز] چراگاه؛ علفزار.
-
المپیک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: olympique] (ورزش) 'olampik مسابقههای جهانی ورزشی که هر چهارسال یکبار در یکی از کشورها برگزار میشود. Δ آغاز این مسابقهها تقریباً از هشتصد سال قبل از میلاد و ابتدا منحصر به مسابقههای دو بوده بعدها مسابقههای مشتزنی و ارا...
-
اپیکوریسم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: épicurisme] (فلسفه) 'apikurism ۱. اصول حکمت اخلاقی اپیکور که خیر را منحصر به درک لذت درونی و آرامش میدانست.۲. مکتبی که غایت مطلوب زندگی بشر را لذت جسمانی و خوشی میداند. Δ برگرفته از نام اپیکور، فیلسوف یونانی (۳۴۱ ـ ۲۷۰ قبل...
-
شرکت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: شرکة] šerkat ۱. شریک شدن؛ انباز گشتن؛ همدست شدن با یکدیگر در کاری.۲. (اسم)نهادی قانونی با فعالیتهای مخصوص بازرگانی.〈 شرکت با مسئولیت محدود: (اقتصاد) شرکتی بین دو یا چند تن که هرکدام به میزان سرمایۀ خود مسئول هستند.〈 شرک...