کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ملحد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ملحد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی، جمع: ملاحدة] molhed کافر؛ بیدین؛ منکر خداوند.
-
جستوجو در متن
-
ناپاک دین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] nāpākdin کافر؛ ملحد.
-
بدآیین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] bad[']āy(')in بدکیش؛ گمراه؛ ملحد.
-
بددین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] baddin بدکیش؛ بدمذهب؛ ملحد.
-
ملاحده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ملاحدَة، جمعِ ملحد] [قدیمی] malāhede ۱. = ملحد۲. پیروان حسن صباح. = اسماعیلیه
-
شوریده راه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] šuriderāh ۱. گمراه.۲. ملحد: ◻︎ چو آن دشتبانان شوریدهراه / شنیدند یکیک سخنهای شاه (نظامی۵: ۹۶۰).۳. بدخو.
-
زندیق
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [معرب، مٲخوذ از پهلوی: zandīk، جمع: زَنادِقَة و زَنادیق] [قدیمی] ze(a)ndiq ۱. کسی که در باطن کافر باشد و تظاهر به ایمان کند؛ ملحد؛ مرتد؛ کافر؛ بیدین.۲. هریک از اصحاب عبداللهبن سبا و از غلاة شیعه که معتقد به خدایی علیبن ابیطالب بودهاند و ...