کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقلد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مقلد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] (فقه) moqallad عالم و پیشوای مذهبی که مردم از او تقلید و پیروی کنند.
-
مقلد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] moqalled کسی که از دیگری تقلید کند؛ کسی که قول و عمل کس دیگر را تقلید و پیروی کند.
-
جستوجو در متن
-
متقلد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] motaqalled ۱. کسی که امری را بر گردن گرفته؛ متعهد.۲. مقلد؛ پیرویکننده.
-
احکام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ حُکم] 'ahkām ۱. آداب و رسوم.۲. قوانین؛ مقررات: ◻︎ ای دل برو مقلد احکام شرع باش / کز یمن آن به عالَم تحقیق وارسی (ابنیمین: ۵۲۰).۳. = حُکم〈 احکام نجوم: طریقهای از غیبگویی یا پیشبینی حوادث از روی اوضاع کواکب که آنها را در...