کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقاوله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مقاوله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مقاوَلَة] moqāvele ۱. (سیاسی) [منسوخ] عهد؛ پیمان.۲. [قدیمی] گفتگو.
-
واژههای مشابه
-
مقاوله نامه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] (سیاسی) [منسوخ] moqāvelenāme ۱. پیوندنامه.۲. پیمانی که بین نمایندگان دو دولت منعقد و امضا شود.
-
جستوجو در متن
-
پروتکل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: protocole] porotokol, peretekol ۱. (سیاسی) صورت مجلس مذاکرات سیاسی؛ مقاولهنامه.۲. پیشنویس قرارداد یا صورتجلسۀ مذاکرات که بعد بهصورت پیمان درآید.۳. (سیاسی) تشریفات رایج در ارتباطات بینالمللی.