کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقارنة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مقارنه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مقارَنَة] [قدیمی] moqārene ۱. به هم نزدیک شدن.۲. به هم پیوستن.۳. با هم یار و همراه شدن.
-
جستوجو در متن
-
مقترن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] moqtaren ۱. پیوسته؛ همراه.۲. (نجوم) ویژگی ستارهای که در حالت مقارنه باشد.
-
احتراق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'ehterāq ۱. آتش گرفتن؛ سوختن.۲. (نجوم) [قدیمی] نهان شدن یکی از سیارات زحل، مشتری، مریخ، زهره، و عطارد در زیر شعاع خورشید یا مقارنۀ خورشید با یکی از آن پنج سیاره.