کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مفسر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مفسر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] mofasser کسی که معنی سخنی را بیان کند؛ کسی که مطلبی را شرحوبسط میدهد؛ تفسیرکننده.
-
جستوجو در متن
-
روشنگر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ro[w]šangar ۱. روشنکننده؛ برافروزنده.۲. [مجاز] برطرفکنندۀ ابهام؛ مفسر؛ تفسیرکننده.۳. [قدیمی] جلادهنده؛ صیقلگر: ◻︎ تا تیغ آفتاب چو روشنگری مقیم / بر روی چرخ آینهکردار میرود (سیدحسن غزنوی: لغتنامه: روشنگر).