کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مطابق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مطابق
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] motābeq برابر؛ یکنواخت؛ یکسان.
-
جستوجو در متن
-
طبق
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] tebq مطابق؛ برابر.
-
تطبیق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tatbiq با هم مطابق کردن؛ دو چیز را با یکدیگر برابر کردن؛ برابر ساختن.
-
تطابق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tatāboq با هم برابر شدن؛ با یکدیگر مطابق بودن؛ متفق و همانند گشتن.
-
شرعی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به شرع) [عربی. فارسی] šar'i ویژگی آنچه مطابق احکام شرع باشد.
-
آلامد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فرانسوی: à la mode] 'ālāmod ۱. مطابق مد و رسم حاضر.۲. ویژگی کسی که خود را مطابق مد میآراید و لباس میپوشد.
-
دل خواسته
فرهنگ فارسی عمید
(صفت مفعولی) [مجاز] delxāste دلخواه؛ مطابق آرزو و خواهش دل.
-
کریسمس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: christmas] kerismas عید میلاد مسیح مطابق با ۲۵ دسامبر؛ نوئل.
-
مزاج گویی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] [قدیمی] me(a)zājguy(')i مطابق طبع و مزاج هر کس سخن گفتن و کسی را از خود نرنجاندن؛ خوشامدگویی.
-
مشروع
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] mašru' آنچه مطابق شرع باشد و شرع آن را روا و جایز بداند.
-
منطبق
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] montabeq ۱. برهمنهاده؛ بررویهمنهادهشده.۲. مطابق؛ برابر.
-
انسانیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: انسانیّة] 'ensāniy[y]at ۱. انسان بودن.۲. (اسم) رفتار و کردار خوب مطابق اصول اخلاقی.
-
ایار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [سُریانی] 'ayār ماه پنجم از تقویم شمسی عربی، مطابق ماه مه، بین نیسان و حزیران.
-
ماده تاریخ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (ادبی) māddetārix بیت یا مصراعی که مجموع حروف آن به حساب ابجد مطابق با تاریخ واقعهای باشد.