کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مصمع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
مسما
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از عربی: مسمن؟] mosammā خوراکی که از گوشت، بادمجان، یا کدو تهیه میشود.
-
مسما
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: مسمّیٰ] ‹مسمّی› mosammā ۱. معیّن؛ معلوم.۲. نامیدهشده.
-
مسمع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: مسامع] [قدیمی] mesma' گوش.