کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مصعب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مصعب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: مصاعب و مصاعیب] [قدیمی] mos'ab ۱. اسبی که هنوز زیر بار نرفته و سواری نداده.۲. فحل؛ گشن.
-
واژههای همآوا
-
مثاب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] mosāb پاداشگرفته؛ اجر و پاداشیافته؛ پاداشدادهشده.
-
مصاب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] mosāb ۱. مصیبتزده؛ سختیدیده.۲. راستودرست.۳. بههدفرسیده.
-
مصاب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مصابّ، جمعِ مَصَبّ] [قدیمی] masāb[b] = مصب
-
جستوجو در متن
-
مصاعب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] masā'eb ۱. شداید؛ مشقتها؛ سختیها؛ گرفتاریها.۲. [جمعِ مصعب] = مصعب