کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مصطکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مصطکی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از یونانی] ‹مسطنجی› [قدیمی] mastaki = کندر
-
جستوجو در متن
-
کندر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [سنسکریت] (زیستشناسی) kondor صمغی سفید، نرم، خوشبو، و شیرین که از درختی خاردار شبیه درخت مورد گرفته میشود و هنگام سوختن بوی خوشی میپراکند و در دندانپزشکی جهت قالبگیری دندان به کار میرفته؛ بستج؛ بُستخ؛ مصطکی؛ رماس؛ رماست؛ کندر رومی.
-
ماستیک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: mastic] māstik ۱. شیرۀ درخت مصطکی که در دندانپزشکی برای قالبگیری و در نقاشی برای جلا کاربرد دارد.۲. ملاتی مرکب از قیر و شن نرم که برای بستن شکافها و جلوگیری از رطوبت به کار میرود.
-
علک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] 'elk صمغ؛ مصطکی؛ هر صمغی که در دهان میجوند.〈 علک خاییدن: (مصدر لازم) [قدیمی]۱. صمغ خاییدن؛ سقز جویدن.۲. [مجاز] بیهوده گفتن؛ ژاژ خاییدن.