کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشیمه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مشیمه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مشیمَة، جمع: مشیم و مشایم] (زیستشناسی) mašime پردهای که جنین را در داخل رَحِم احاطه کرده است.
-
جستوجو در متن
-
یارک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] yārak ۱. [مصغرِ یار] یار کوچک.۲. پردهای در شکم زن که بچه در آن قرار دارد و با بچه از شکم خارج میشود؛ بچهدان؛ مشیمه.
-
ظلمات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ ظُلْمَة و ظُلُمَة] zol[o,a]māt ۱. = ظلمت۲. [قدیمی] در باور قدما، جایی در انتهای زمین که محل چشمۀ آب حیات است: ◻︎ شنیدهای که سکندر برفت تا ظلمات / به چند محنت و خورد آنکه خورد آب حیات (سعدی: ۱۸۳)، ◻︎ قطع این مرحله بیهمرهی خضر مکن...