کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشتمل بر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تبت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی (= بریده باد)] tabbat ۱. سورۀ صدویازدهم قرآن مشتمل بر پنج آیه و لعن بر ابولهب و زنش که پیغمبر اسلام را آزردند.۲. = لهب
-
نثره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: نثرَة] (نجوم) [قدیمی] nasre منزل هشتم از منازل قمر مشتمل بر دو ستاره از برج سرطان.
-
دبران
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (نجوم) dabarān ۱. یکی از منازل قمر مشتمل بر پنج ستاره در برج ثور.۲. ستارهای در چشم صورت فلکی ثور؛ عینالثور.
-
نسیب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] nasib ۱. (ادبی) ابیات آغازین قصیده به ویژه ابیاتی که مشتمل بر احوالات عاشقانه است.۲. (اسم، صفت) [قدیمی] بانسب؛ شخص عالینسب.۳. [قدیمی] خویش؛ خویشاوند.
-
هویت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: هویّة] hoviyyat ۱. آنچه از نام، نام خانوادگی، نام پدر و ویژگیهای دیگر که شخص بدان ها شناخته میشود.۲. حقیقت شیء یا شخص که مشتمل بر صفات جوهری او باشد؛ شخصیت؛ ذات.۲. هستی؛ وجود.
-
کتاب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: کتُب] ketāb ۱. نوشته.۲. اوراق چاپشدۀ جلدشده.۳. [قدیمی، مجاز] قرآن.۴. [قدیمی] نامه.〈 کتاب مقدس: کتابی مشتمل بر عهد عتیق (تورات) و عهد جدید (انجیل) و کتابهای دیگر از پیامبران بنیاسرائیل.
-
جامع
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] jāme' ۱. [جمع: جوامع] هر چیز تمام و کامل.۲. مشتمل بر. حاوی.۳. جمعکننده؛ گردآورنده؛ فراهمآورنده.۴. (اسم) مسجد بزرگ هر شهر که در آن نماز جمعه میخوانند؛ مسجد آدینه.