کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشاورة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مشاوره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مشاوَرَة] mošāvere ۱. با هم مشورت کردن؛ کنکاش کردن.۲. رایزنی.
-
جستوجو در متن
-
اجلاس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، اسم مصدر) [عربی] 'ejlās نشستی معمولاً رسمی برای گفتگو یا مشاوره در امری.
-
کنسولتاسیون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: consultation] (پزشکی) konsultās[i]yon مشاورۀ دو یا چند پزشک دربارۀ تشخیص بیماری و معالجۀ بیمار.