کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشاجره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مشاجره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مشاجَرَة] mošājere باهم نزاع کردن؛ با یکدیگر خصومت ورزیدن.
-
جستوجو در متن
-
تشاجر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tašājor مشاجره کردن؛ با هم نزاع کردن؛ با یکدیگر خلاف و کشمکش کردن.
-
یکی به دو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عامیانه، مجاز] yekibedo گفتگوی بیجا و بیمعنی؛ مشاجره؛ ستیزه کردن.〈 یکیبهدو کردن: (مصدر لازم) [عامیانه، مجاز] گفتگوی بیجا و بیمعنی کردن؛ مشاجره کردن؛ ستیزه کردن.
-
مرافعه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مرافَعَة] morāfe'e ۱. با هم دعوا داشتن؛ مشاجره داشتن.۲. شکایت نزد حاکم بردن؛ با هم به دادگاه رفتن و دادخواهی کردن.