کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مسین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مسین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به مس) mesin = مِسی
-
جستوجو در متن
-
پشیز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: pašīz] ‹پشی› pašiz ۱. پولک؛ فلس.۲. پول خُرد فلزی کمارزش؛ پول سیاه. [قدیمی]۳. سکۀ مسین کمارزش که در زمان ساسانیان رایج بوده: ◻︎ سخن تا نگویی به دینار مانی / ولیکن چو گفتی پشیزی مسینی (ناصرخسرو: ۱۷).