کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مسیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مسیل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: مسایل] masil مجرای آب؛ محل عبور سیل؛ جای سیلگیر.
-
واژههای همآوا
-
مثیل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] masil شبیه؛ مانند.
-
جستوجو در متن
-
ذنابه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ذنابَة] [قدیمی] zonābe ۱. پیرو؛ دنباله؛ دنبالۀ چیزی؛ پایان چیزی.۲. جایی از وادی که مسیل به آن منتهی شود.
-
شعب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: شِعاب] [قدیمی] še'b ۱. گشادگی میان دو کوه؛ دره؛ راه در کوه.۲. مسیل آب.۳. آبراهه در درون زمین.۴. ناحیه.